-
توسل
جمعه 26 دیماه سال 1393 16:08
که کار نشد با توسل بشه ...
-
زمان
پنجشنبه 13 آذرماه سال 1393 10:35
بیزارم از هر دردی که درمانش زمان است زمانی که دق می دهد تا بگذرد...
-
درد عشق
شنبه 1 آذرماه سال 1393 11:31
خدا درد عشقو زیادش کنه...
-
قضاوت
یکشنبه 18 آبانماه سال 1393 14:10
خداوندا مرا یاری ده تا قبل از اینکه درمورد راه رفتن کسی قضاوت کنم قدری با کفشهای او راه بروم
-
دیدن یا ندیدن، مسئله این بود
یکشنبه 18 آبانماه سال 1393 14:04
سهراب، روحت شاد این بار اشتباه کردی "چشم ها را باید بست، نباید دید، نباید دید، نباید دید"
-
حس غریب
چهارشنبه 9 مهرماه سال 1393 11:53
و عشق بود آن حس غریبی که تنهایم کرد تنها و منحصر بفرد ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 شهریورماه سال 1393 10:29
استاد شهریار وقتی معشوقه اش رو روز سیزده به در با همسر و بچه به بغل میبینه : سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرم منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت پدر عشق...
-
سکوت
یکشنبه 2 شهریورماه سال 1393 08:42
ıllı سڪـوت مے ڪنم بہ احتـــــــرامِ آن همــہ حرفــــ کہ בر בلم مـُــرב ...!
-
عشق بازی با خدا
شنبه 11 مردادماه سال 1393 13:11
خـدایـا ! من هـمانی هسـتم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم . همانی که وقتی دلش می گیرد وبغضش می ترکد،می آیدسراغت من همانی ام که همیشه دعاهای عجیب و غریب می کند . و چشم هایش را می بندد و می گوید : من این حرف ها سرم نمی شود! باید دعایم را مستجاب کنی ! همانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند ! همانی که...
-
کم کم...
دوشنبه 6 مردادماه سال 1393 09:38
کم کم یاد خواهی گرفت ! با آدمها همانگونه باشی که هستند ... ! ... ... ... همانقدر خوب گرم مهربان و گاهی همانقدر بد سرد تلخ......
-
تنها
سهشنبه 24 تیرماه سال 1393 12:31
معبودا بدان که من تنهای تنهایم بدان از زندگی سردم بدان کوهی پر از دردم ولی تا به ابد مردم مرد تنهــــــــــــــــــا...
-
یادت باشد
چهارشنبه 11 تیرماه سال 1393 08:29
یادت باشد دلت که شکست ، سرت را بگیری بالا تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش حواست باشد؛ دل شکسته ، گوشه هایش تیز است مبادا دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی به کین مبادا که فراموش کنی روزی شادیش ، آرزویت بود صبور باش و ساکت ...
-
مردانه
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 11:36
مرد گاهی دلش می گیرد... مرد گاهی بغض می کند... مرد که باشی حق این ها را نداری... مرد که باشی حقت فقط در دل نگه داشتن است... مرد که باشی از دور نمایِ کوهی را داری،مغرور،غمگین و تنها... مرد که باشی شب که دلت بگیرد، یک نخ سیگار روشن میکنی و خودت را پشت دودش پنهان میکنی... مرد ها... از درون می شکنند...!
-
سکوت
شنبه 10 خردادماه سال 1393 11:21
سکوت میکنم بگذار حرف ها آنقدر یک دیگر را بزنند تا بمیرند
-
می نویسم
شنبه 10 خردادماه سال 1393 11:17
باز هم من و قلم وکاغذ من با احساسی پر از تنهایی و درد دردی فراتر از بی کسی غریبی غربت یعنی همه باشند وتو تنها باشی غربت یعنی تحقیر روح بی هیچ دلیلی غربت یعنی ارزش برای جسم بی اندیشه به روح می نویسم می نویسم از غربت تا روح داغدارم،اندکی احساس آرامش کند می نویسم تا در میان واژه هایم،باز امید را از چشم های خدا هدیه بگیرم...
-
دلت قرص
یکشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1393 10:53
گاهی گردش پرگار تقدیر در دست تو نیست باید بنیشینی و نظاره کنی اما "مرکــــــــــــــــز" را که درست انتخاب کرده باشی "دلت قرص باشد" دیگر هر چه می خواهد بچرخد!!!
-
کمی خدا
شنبه 30 فروردینماه سال 1393 11:33
دلم کمی خدا می خواهد... کمی سکوت... کمی آخرت... دلم دل بریدن می خواهد... کمی اشک ... کمی بهت... کمی آغوش آسمانی... دلم یک کوچه می خواهد بی بن بست!! و یک خدا!! تا کمی با هم قدم بزنیم .. فقط همین!!!
-
حواس
شنبه 9 فروردینماه سال 1393 21:39
حواسم را هرکجا پرت میکنم ، باز کنار تو می افتد.
-
آغوش
چهارشنبه 21 اسفندماه سال 1392 11:48
خدایا!! آغوش می خواهم... نه مرد باشد... نه زن... به زمین نمی آیی...؟؟!
-
خدایا
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1392 10:29
خدایا قضا شده ام... دوباره بخوان مرا.... یادم داده اند بر غم هایت صابر باشم اما تو یادم داده ای بر غم هایت شاکر باشم "اللهم لک الحمد حمدالشاکرین لک علی مُصابهم"
-
قول
سهشنبه 6 اسفندماه سال 1392 10:39
قول می دهم کسی جای تو را نمی گیرد
-
انتظار
سهشنبه 8 بهمنماه سال 1392 14:56
انتظار زیباترین نقاشی دنیاست وقتی حاصل تصویرش تـــو باشی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 دیماه سال 1392 08:47
چه قدر سخت است که با " آشنا " ترینت " بیگانه " باشی
-
روزی ...
جمعه 6 دیماه سال 1392 09:13
روزی خواهیم فهمید... هیچ چیز نداریم!!! جز خاطراتی که هیچ وقت رهایمان نمی کنند...
-
بار الها
یکشنبه 24 آذرماه سال 1392 11:33
بارالها … “ زخم ”ها ، “ رحم ” میخواهند … فقط این دو نقطه را بردار …
-
دلتنگی
یکشنبه 10 آذرماه سال 1392 11:37
دلتنگی نه با قلم نوشته میشود نه با دکمه ی سرد کیبورد دلتنگی را با اشک می نویسند.
-
آغاز
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1389 18:59
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه